جایی به اسم تو
آدم هایی به اسم من
و این ضمیر آخر شخص که اینجا انتظار می کشد
بدون هیچ فعلی ، بدون هیچ حرفی
جایی به اسم تو
خیابانهایی که به اسم تو نام می گیرند
و ایستگاه های خسته این خیابان
که همه ی آدمها را دور خودشان می چرخاند
آقا ، من ایسگاه آخر پیاده میشوم
چشمهایم را ایستگاه قبل جا گذاشته ام
اینجا
ایستگاه آخر
جایی به اسم تو
دستهای تو
دستهایی که خیابان را بغل کرده
و چشمهای بسته ی من


.
.
.
منبع : nifa77.blogfa.com